در اين مطلب به معرفي كامل گري اولدمن، بازيگر سرشناس عرصه سينما و تئاتر و برنده جايزه اسكار ۲۰۱۸ خواهيم پرداخت.
گري اولدمن كه در اين مطلب به سراغ بيوگرافي او رفتهايم، در بيست و يكم مارس سال ۱۹۵۸ در ناحيه نيوكراس در لندن به دنيا آمد. پدر وي، لئونارد برترام اولدمن (۱۹۸۵ - ۱۹۲۱) ملوان سابق بود كه مدتي هم به عنوان جوشكار فعاليت ميكرد و مادرش كاترين چلتن (متولد ۱۹۱۹) هم خانه دار است.
برترام كه به الكل اعتياد داشت، در ۶ سالگي گري، خانه و خانواده را ترك كرد. گري براي تحصيل به مدرسهي وست گرينويچ در دتفورد رفت اما در ۱۶ سالگي، درس و مشق را رها كرده و در يك فروشگاه ورزشي مشغول به كار شد. او از همان كودكي، نواختن پيانو را فرا گرفت و مدتي بعد هم به خوانندگي روي آورد اما پس از تماشاي نقش آفريني مالكوم مكداول در فيلم ماه خشمگين (The Raging Moon) بود كه تصميم گرفت در چرخشي بزرگ از هنرهاي موسيقي به سمت هنرهاي نمايشي، راه بازيگري را در پي بگيرد. خودش ميگويد چيزهايي در مالكوم ديده كه بسيار او را تحت تاثير قرار ميداد و ناگهان به خودش گفت كه من هم بايد همچون وي بازيگر شوم.
گري در شرايطي در جنوب لندن رشد يافت كه از طرفداران دو آتشهي تيم فوتبال ميلوال بود و در ادامه به واسطهي علاقهي شديدش به اسطورهي خود جورج بست، طرفدار منچستر يونايتد شد. بلافاصله پس از پايان جنگ جهاني دوم و پيش از تولد گري، والدين وي خانه را به مهمانسراي بازيكنان ميلوال تبديل كرده بودند و برترام، عضو بازيكنان تيم دوم ميلوال بود و در دو بازي هم براي تيم اصلي به ميدان رفت.
گري در اواسط دهه ۷۰ ميلادي، وارد تئاتر جوانان گرينويچ شد و به طور همزمان، به عنوان كارگر در فروشگاه كفش و همچنين كشتارگاه به فعاليت پرداخت. مدتي بعد در ورود به آكادمي سلطنتي هنرهاي دراماتيك لندن ناكام ماند. او دوباره براي ورود به آكادمي تلاش كرد ولي به او گفته شد كه براي ادامهي زندگي، بهتر است به سراغ حرفهاي برود كه به دردش بخورد. چرا كه او براي بازيگري ساخته نشده است. گري در ادامه موفق به تصاحب بورسيهي تحصيلي كالج رز برافورد در ناحيه سيدكاپ در جنوب شرقي لندن شد و در سال ۱۹۷۹ با مدرك كارشناسي ارشد بازيگري، آنجا را ترك كرد. گري در طول تحصيل در كالج رز برافورد، در حالي كه طبق اظهار خودش در آن دوران پسري بسيار خجالتي بود در نمايشهايي نظير روياي نيمه شب تابستان (A Midsummer Night's Dream) بر اساس اثر ويليام شكسپير شركت كرد.
پس از فارغ التحصيلي، در ميان تمام همكلاسيهايش، نخستين فردي بود كه براي حضور در نمايشهاي حرفهاي با پيشنهادات جدي روبرو شد. خودش ميگويد كه آنقدرها هم از همكلاسيهاي خود بهتر نبود ولي از آنها خيلي بيشتر تلاش ميكرد. اولين حضور حرفهاي گري روي صحنه، با ايفاي نقش شخصيت گربه در نمايش «ديك ويتينگتون و گربهاش» بر اساس يكي از افسانههاي محلي رقم خورد كه در تئاترسلطنتي يورك به اجرا درآمد و در ادامه در كولچستر و سالن تئاتر سيتيزنز گلاسگو هم روي صحنه رفت. تعهد گري به نقشهايش و قدرت وي در بازيگري، او را در ابتداي دهه ۸۰ ميلادي در نزد تماشاگران بريتانيايي خصوصا اسكاتلنديها، در شمار محبوبترين هنرمندان قرار داد. در سالهاي ۱۹۸۰ و ۱۹۸۱، در نمايشهاي بسياري همچون قتل عام در پاريس (The Massacre at Paris) اثر كريستوفر مارلو و چينچيلا (Chinchilla) و اتلاف وقت (Waste of Time) از آثار رابرت ديويد مك دونالد حضور پيدا كرد. گفتگوي سران (Summit Conference)، بر اساس اثري ديگر از مك دونالد، نمايش بعدي اولدمن بود كه در سال ۱۹۸۲ به مدت ۶ ماه به صورت مداوم در وست اند لندن به اجرا درآمد و او در آن، مقابل گلندا جكسون، بازيگر برنده دو جايزه اسكار، قرار گرفت. در همان سال،گري با ايفاي نقشي كوتاه در فيلم يادآوري (Remembrance) به كارگرداني كالين گرگ، نخستين حضور سينمايي خود را تجربه كرد. البته پيش از آن، او قرار بود در سخن چين (Gossip) به كارگرداني دون بويد نقش آفريني كند ولي اين فيلم در مراحل توليد خود، ناتمام باقي ماند.
گري اولدمن در روزهاي تئاتر
گري در گام بعدي، در فيلم تلويزيوني Meantime به كارگرداني مايك لي، در نقش يك كله پوستي (عضوي از خرده فرهنگي كه از جوانان طبقه كارگر در لندن نشأت گرفته است) ظاهر شد و در ادامه، بلافاصله به چسترفيلد رفته و نقش اصلي نمايش سرگرمي آقاي اسلون (Entertaining Mr Sloane) بر اساس نمايشنامهاي از جو اورتن را ايفا كرد. نجات يافته (Saved) نوشتهي ادوارد باند، ديگر نمايش اولدمن بود كه در وستكليف به روي صحنه رفته و به سكوي پرتابي براي وي بدل شد.
گري اولدمن و تيم راث در فيلم تلويزيوني Meantime
پس از درخشش گري در نمايش «نجات يافته»، مدير هنري تئاتررويال كورت او را براي ايفاي نقش اسكوبي، به عنوان شخصيت اصلي نمايش عروسي پاپ (The Pope's Wedding) نوشتهي ادوارد باند انتخاب كرد. نمايشي كه دو جايزه برتر تئاتر بريتانيا شامل بهترين بازيگر نوظهور از طرف مجله تايم اوت و همچنين جايزه بهترين بازيگر مرد از طرف حلقه منتقدان تئاتر بريتانيا را براي وي به ارمغان آورد. اولدمن در ادامه موفقيتهايش در بين فاصله بين سالهاي ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۶، در توليدات متعددي از تئاتر رويال كورت همچون زنان مراقب زنان هستند (Women Beware Women) نوشتهي توماس ميدلتون و روياهاي حقيقي (Real Dreams) نوشتهي ترور گريفيتز حضور پيدا كرده و در سالهاي ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ به عنوان يكي از اعضاي كمپاني رويال شكسپير انتخاب شد.
گري اولدمن در روزهاي تئاتر
آلن كاكس پس از تماشاي نمايش «عروسي پاپ» بود كه بازي اولدمن را پسنديده و او را براي ايفاي نقش سيد ويشس، خواننده و گيتاريست انگليسي در فيلم سيد و نانسي (Sid and Nancy) انتخاب كرد. گري كه علاقهاي به سيد ويشس و همچنين جنبش پانك نداشت و فيلمنامه را هم مضحك ميپنداشت، دو مرتبه پيشنهاد بازي در فيلم را رد كرد. از طرفي او جايگاه تئاتر را بسيار بالاتر از سينما ميدانست و ميل چنداني به دل كندن از آن نداشت. گري پس از قبول پيشنهاد بازي در نقش سيد كه پسري معتاد به هروئين با خلق و خويي عجيب بود، دست به تحقيقاتي گسترده دربارهي زندگي وي زده و رژيم غذايي سنگيني را در پيش گرفت كه شامل ماهي پخته و خربزه ميشد. اين رژيم در نهايت باعث ابتلاي او به سوء تغذيه شده و كار وي را به بستري شدن در بيمارستان كشاند. اولدمن در مصاحبههاي بعدي خود بارها اعلام كرده كه در «سيد و نانسي» نتوانسته آنطور كه بايد و شايد، نقش خود را خوب ايفا كند. با اين حال به واسطهي همين نقش آفريني، در مراسم جوايز فيلم بريتانيا كه روزنامه «ايونينگ استاندارد» برگزار كنندهي آن بود، جايزه بهترين بازيگر نوظهور را از آن خود كرد و مجلهي پريمير هم نقش آفريني وي را در ميان صد نقش آفريني برتر تاريخ سينما، در جايگاه شصت و دوم قرار داد.
گري اولدمن در نقش سيد ويشس
فيلم بعدي اولدمن تحت عنوان گوش به زنگ باش (Prick Up Your Ears) به كارگرداني استفن فريرز به اتقاقات زندگي جو اورتن، نويسنده و نمايشنامه نويس انگليسي و ماجراي به قتل رسيدن وي در سن ۳۴ سالگي ميپردازد. گري كه پيش از آن، سابقهي بازي در يكي از نمايشنامههاي اورتن را هم در كارنامه داشت، به واسطهي ايفاي نقش وي براي نخستين بار نامزد دريافت جايزه بفتا در بخش بهترين بازيگر مرد شد و فيلم هم در جشنواره كن، ضمن دريافت جايزه بهترين موسيقي متن، نامزد دريافت نخل طلا شد. در همان سال، گري در دو نمايشنامهي همسر روستايي (The Country Wife) نوشتهي ويليام ويچرلي و پول خطير (Serious Money) نوشتهي كاريل چرچيل به روي صحنه رفت.
گري اولدمن و آلفرد مولينا در فيلم Prick Up Your Ears
نقش آفريني اولدمن در دو فيلم «سيد و نانسي» و «گوش به زنگ باش»، ضمن هموار سازي مسير وي براي ورود به هاليوود، تحسين گستردهي بسياري از منتقدان سرشناس آمريكايي را هم برانگيخت تا جايي كه راجر ايبرت دربارهي وي نوشت كه هيچكدام از نقش آفرينيهاي اولدمن، شباهتي به يكديگر ندارند و در واقع او همچون تعداد معدودي از بازيگران مستعد ديگر، با هر فيلمي به بازآفريني خود ميپردازد. ايبرت يادداشت خود را اينگونه ادامه ميدهد كه با توجه به اين دو فيلم، اولدمن بهترين بازيگر جوان حال حاضر بريتانيا است.
اولدمن با بازي در فيلم حقوق كيفري (Criminal Law) به كارگرداني مارتين كمپبل، نخستين حضور خود را در سينماي هاليوود تجربه كرد. او كه در اين فيلم براي نخستين بار، تمام ديالوگهاي خود را با لهجهي آمريكايي بيان كرده است، نقش وكيلي را ايفا ميكند كه از فردي متهم به قتل دفاع كرده و در نهايت پيروز ميشود. اما در ادامه در مييابد كه اين شخص واقعا گناهكار است. گري پس از بازي در نقش يك هوليگان انگليسي در فيلم كسب و كار (The Firm) كه همچنان به عنوان يكي از بهترين و شجاعانهترين نقش آفرينيهاي وي از آن ياد ميشود، در فيلم روزنكرانتز و گيلدنستر نمردهاند (Rosencrantz & Guildenstern Are Dead) بر اساس نمايشنامهاي از تام استپارد به همين نام، نقش يكي از شخصيتهاي نمايشنامهي هملت به نام روزنكرانتز را بازي ميكند كه به همراه شخصيت گيلدنسترن با بازي تيم راث، مسير قلعه الزينور را ميپيمايند. «روزنكرانتز و گيلدنستر نمردهاند» به عنوان تنها فيلم سينمايي كارنامهي تام استپارد، پس از نمايش در جشنواره وهم سال ۱۹۹۰، جايزه شير طلايي را تصاحب كرد.
گري اولدمن در فيلم Rosencrantz & Guildenstern Are Dead
گري پس از رد پيشنهاد ايفاي نقش اصلي فيلم ادوارد دست قيچي (Edward Scissorhands) به كارگرداني تيم برتون، در اوايل دهه ۹۰ ميلادي براي ادامه زندگي خود به آمريكا نقل مكان كرد و بدين ترتيب به پرچمدار كوچ ستارگان بااستعداد سينماي بريتانيا به هاليوود بدل شد. مسيري كه در ادامه، بازيگران ديگري همچون كالين فرث، هلنا بونام كارتر، تيم راث، هيو گرانت، ميراندا ريچاردسون، روپرت اورت و دنيل دي لوئيس هم آن را ادامه داده و به موفقيتهاي بسيار بزرگي هم دست يافتند.
جِي اِف كِي (JFK) به كارگرداني اليور استون، نخستين فيلم پرفروش كارنامهي اولدمن بود كه او در آن در نقش لي هاروي اسوالد، ظاهر شد. كسي كه به گفتهي دولت ايالات متحده آمريكا به جان اف كندي، رئيس جمهور سابق آمريكا شليك كرده و وي را به قتل رسانده است و خودش هم توسط شخصي به نام جك رابي كشته ميشود. بنا به گفتهي اولدمن، اطلاعات بسيار كمي دربارهي شخصيت اسوالد در فيلمنامه وجود داشت و در عوض، استون تعدادي بليط هواپيما و مجموعهاي از اسامي را در اختيار وي قرار داده و از او خواست تا خودش كار تحقيقات دربارهي اين شخصيت را انجام دهد. گري در ادامه اشخاص بسياري را ملاقات كرده كه از آن ميان ميتوان به همسر اسوالد، مارينا و دو دختر وي اشاره كرد. «جِي اِف كِي» نامزد دريافت ۸ جايزه اسكار شد و در نهايت، جوايز بهترين فيلمبرداري و بهترين تدوين را از آن خود كرد. اولدمن، دو سال بعد در مستند لي هاروي اسوالد كه بود؟ (Who Was Lee Harvey Oswald?)، به جاي شخصيت اسوالد به صحبت پرداخت.
گري اولدمن در نقش لي هاروي اسوالد
او در مطرحترين نقش خود تا آن زمان، درفيلم دراكولاي برام استوكر (Bram Stoker's Dracula) به كارگرداني فرانسيس فورد كوپولا، به جاي شخصيت كنت دراكولا ظاهر شد. «دراكولا» پس از نمايش، ضمن جلب نظر مثبت منتقدان، با فروش جهاني ۲۱۵ ميليون دلار، در زمان خود به بزرگترين موفقيت مالي در بين فيلمهاي اقتباس شده از رمان تبديل شد و در اين ميان، اولدمن هم جايزهي بهترين بازيگر مرد را از آكادمي فيلمهاي علمي داستاني، تخيلي و ترسناك (Saturn) دريافت كرد.
گري در دهه ۹۰ ميلادي به جاي شصيتهاي منفي بسيار جذابي به ايفاي نقش پرداخت. يكي از آنها، شخصيت دركسل اسپايوي در فيلم رومانس واقعي (True Romance) به كارگرداني توني اسكات و با فيلمنامهاي از كوئنتين تارانتينو بود كه گري براي شخصيت پردازي آن، از خواننده و بازيگري به نام ويلي وان بلاد الهام گرفته بود. كسي كه در فيلم لئون حرفهاي (Léon: The Professional) با وي همبازي هم شد. خود گري، اين نقش و نقش شخصيت لي هاروي اسوالد را به عنوان محبوبترين نقش آفرينيهاي خود معرفي كرده و اظهار ميكند كه دوست داشت فيلمي با محوريت شخصيت دركسل اسپايوي ساخته شود.
گري اولدمن در نقش دركسل اسپايوي
او در «لئون حرفهاي» به كارگرداني لوك بسون، در نقش مامور فاسدي به نام نورمن استنفيلد، يكي از ماندگارترين بازيهاي كارنامهاش را به تصوير ميكشد. استنفيلد در فهرستهاي مختلف مربوط به شخصيتهاي شرور تاريخ سينما هم، همواره در زمرهي برترينها قرار ميگيرد. بنا بر اظهارات بسون، اولدمن ضمن اضافه كردن تيكهاي شخصيتي خاص به استنفيلد، بخشي از ديالوگها را هم به صورت فيالبداهه بيان كرده است.
گري اولدمن در فيلم Léon: The Professional
گري كه از دوستان نزديك بسون به حساب ميآيد، در سال ۱۹۹۷، در فيلم عنصر پنجم (The Fifth Element) به كارگرداني بسون، بدون خواندن فيلمنامه، پيشنهاد بازي در نقش منفي كار را پذيرفت. نقش شخصيتي به نام زورگ را كه در كنار كارخانه داري و حضور در بازار سياه اسلحه، قصد دارد تا از هرج و مرج به وجود آمده در اثر حضور موجودات بيگانه، نهايت استفاده را ببرد. او براي خلق شخصيت زورگ، شخصيت كارتوني باگز باني و شخصيت راس پرو، ميلياردر آمريكايي و كانديداي سابق رياست جمهوري را با يكديگر تركيب كرده است.
گري اولدمن در فيلم The Fifth Element
لوك بسون براي جبران محبت اولدمن، در همان سال به او كمك كرد تا در تنها تجربهي كارگرداني خود، فيلم Nil by Mouth را با محوريت خانوادهي متزلزلي از طبقهي كارگر لندن بسازد. اين فيلم پس از نخستين نمايش خود در جشنواره كن، با استقبال خوب منتقدان همراه شد و جايزه بهترين بازيگر زن جشنواره را هم براي كتي برك به ارمغان آورد. گري در ادامه به واسطهي ساخت Nil by Mouth، در كنار دريافت جوايز بفتا در بخشهاي بهترين فيلم بريتانيايي و بهترين فيلمنامه، جايزه امپاير بريتانيا را هم در بخش بهترين فيلم اول از آن خود كرد.
گري اولدمن در دهه ۹۰ در نقشهاي متفاوتي ظاهر شد كه از مطرحترين آنها ميتوان به نقش لودويگ فان بتهوون، موسيقي دان برجسته آلماني در فيلم معشوق جاودان (Immortal Beloved) به كارگرداني برنارد رز، نقش هواپيماربايي به نام ايوان كورشونوف در فيلم نيروي هوايي يكم (Air Force One) به كارگرداني ولفگانگ پترسن، نقش يك سرپرست زندان ساديسمي به نام ميلتون گلن در فيلم قتل درجه اول (Murder in the First) به كارگرداني مارك روكو و نقش پونتيوس پيلاطس، مسئول محاكمهي عيسي مسيح در فيلم تلويزيوني مسيح (Jesus) به كارگرداني راجر يانگ اشاره كرد. او در اواخر دهه ۹۰ براي ايفاي نقش مورفيس در فيلم ماتريكس (The Matrix) هم مورد نظر استوديو قرار گرفت كه در نهايت لري فيشبورن براي اين نقش انتخاب شد.
گري اولدمن در نقش بتهوون
اولدمن در سال ۲۰۰۰ به واسطه بازي در نقش شلي رانيان، نماينده جمهوريخواه عضو كنگرهي آمريكا در فيلم رقيب (The Contender) به كارگرداني راد لوري، نامزد دريافت جايزه انجمن بازيگران فيلم (Screen Actors Guild Award) در بخش بهترين بازيگر نقش مكمل مرد شد. او پس از خواندن فيلمنامهي «رقيب»، فيلم را به اثر ماندگار همه مردان رئيس جمهور (All the President's Men) تشبيه كرده و اظهار كرد كه بر خلاف باور عمومي، به نقش شلي رانيان به چشم يك شخصيت شرور نگاه نميكند. او آنقدر از فيلمنامه خوشش آمد كه تصميم گرفت در توليد فيلم هم مشاركت كند اما پس از اتمام آن، با علني كردن نارضايتي خود از نتيجه، اعلام كرد كه راد لوري و استوديو، زير فشار دموكراتها، بخشهاي مهمي از فيلم را تغيير دادهاند.
گري اولدمن در فيلم The Contender
گري در فيلم بعدي خود يعني هانيبال (Hannibal) به كارگرداني ريدلي اسكات كه به نوعي دنبالهاي بر فيلم برنده جايزه اسكار سكوت برهها (The Silence of the Lambs) بود، در نقش مرد سرمايه داري به نام ميسون ورنر ظاهر شد كه تنها قرباني زنده ماندهي دكتر هانيبال لكچر به حساب ميآيد و حالا در صدد انتقام گرفتن از او است. گري براي در آوردن ظاهر عجيب نقش ورنر كه پوست صورتش را كنده بود، روزانه به مدت ۵ الي ۶ ساعت روي صندلي گريم مينشست. جالب اينجاست كه بنا به دلايلي، نام اولدمن در تيتراژ «هانيبال» قرار نگرفت كه همين موضوع به شناسايي نشدن وي كمك شاياني ميكرد. البته پس از عرضه خانگي فيلم، نام وي هم در كار گنجانده شد. گري در همين سال به واسطه بازي در دو قسمت از سريال دوستان (Friends)، نامزد دريافت جايزه امي در بخش بهترين بازيگر مهمان مجموعه كمدي شد.
نيمه اول دهه ۲۰۰۰ را ميتوان كم فروغترين دوره بازيگري اولدمن دانست به طوري كه در فاصلهي حضورش در سريال «دوستان» تا نقش آفرينياش در فيلم هري پاتر و زنداني آزكابان (Harry Potter and the Prisoner of Azkaban)، در آثار دست چندمي همچون گناه (Sin) به كارگرداني مايكل استيونز و ماهي مرده (Dead Fish) به كارگرداني چارلي استدلر ظاهر شد. سقوط گري تا جايي ادامه پيدا كرد كه شايعه شد پس از از اعتراضات وي در جريان تغييرات فيلم «رقيب» و درگير شدن با استوديوها، نام او در ليست سياه هاليوود قرار گرفته شده است.
اولدمن بنا به گفتهي خودش، به دليل اينكه نياز به كار كردن داشت، پيشنهاد بازي در نقش ناپدري شخصيت هري پاتر با نام سيريوس بلك را در فيلم هري پاتر و زنداني آزكابان (Harry Potter and the Prisoner of Azkaban) به كارگرداني آلفونسو كواران پذيرفت. او كه از سختي بازي در نقش سيريوس بلك غافلگير شده بود و آن را با بيان ديالوگهاي آثار شكسپير مقاسيه ميكرد، خودش به طراحي چهرهي اين شخصيت پرداخت و خالكوبيهاي وي را هم كواران طراحي كرد. گري اعتقاد داشت كه شخصيت سيريوس به شخصيت جان لنون شباهت دارد. او در ادامه در فيلمهاي هري پاتر و جام آتش (Harry Potter and the Goblet of Fire)، هري پاتر و محفل ققنوس (Harry Potter and the Order of the Phoenix) و هري پاتر و يادگاران مرگ – قسمت دوم (Harry Potter and the Deathly Hallows - Part 2)، مجددا در اين نقش ظاهر شد.
گري اولدمن در نقش سيريوس بلك
اولدمن با بازي در نقش جيمز گوردون به عنوان يكي از افسران رده بالاي پليس گاتهام سيتي در سه گانه شواليه تاريكي (The Dark Knight)، به حضور در فيلمهاي محبوب دنبالهدار ادامه داد. كريستوفر نولان در ابتدا به دنبال اين بود كه اولدمن نقش رأسالغول را ايفا كند اما پس از آنكه گري كوپر، نقش جيمز گوردون را رد كرد، او به اين فكر افتاد كه به دليل سابقهي طولاني اولدمن در نقشهاي منفي، بد نيست كه وي نقشي مثبت را در اين فيلم ايفا كند. بسياري از منتقدان بازي گري در سه گانه نولان را ستودند تا جايي كه مارك كرمود، منتقد سرشناس آمريكايي او را با اختلاف، به عنوان بهترين بازيگر اين مجموعه معرفي كرده و از اينكه همواره تواناييهاي وي در فصل جوايز ناديده گرفته ميشود ابراز نااميدي كرد.
گري اولدمن در نقش جيمز گوردون
اولدمن در اواخر دهه ۲۰۰۰ در انيميشنهاي سرود كريسمس (A Christmas Carol) و سياره ۵۱ (Planet 51) به صداپيشگي پرداخت و با آغاز دهه جديد، در كنار بازي در فيلم شنل قرمزي (Red Riding Hood) به كارگرداني كاترين هاردويك، با صحبت به جاي شخصيت شرور ارباب شن در انيميشن پانداي كنگ فو كار ۲ (Kung Fu Panda 2)، نامزد دريافت جايزه آني (Annie Award) شد. گري در سال ۲۰۱۱ با حضور در فيلم بندزن خياط سرباز جاسوس (Tinker Tailor Soldier Spy) به كارگرداني توماس آلفردسن و بر اساس رماني اثر ژان لو كره، ضمن جلب تحسين گستردهي منتقدان، براي نخستين بار نامزد دريافت جايزه اسكار شد. او در اين فيلم براي ايفاي نقش يك جاسوس كهنه كار با نام جورج اسمايلي كه در دوران جنگ سرد، توسط سرويس جاسوسي بريتانيا براي ماموريتي پيچيده گمارده ميشود، براي تبديل شدن به يك مرد ميانسال جا افتاده، طي رژيم غذايي خاص، چندين كيلو به وزنش اضافه كرد و براي نحوهي بازياش هم از بازي الك گينس در سريالي به همين نام، محصول سال ۱۹۷۹ الهام گرفت. او همچنين براي درك بهتر نقش خود، ملاقاتي را با ژان لو كره ترتيب داد. سازندگان «بندزن خياط سرباز جاسوس»، ۱۸ ماه تمام به دنبال بازيگري مناسب براي ايفاي نقش اسمايلي بودند تا اينكه در نهايت به نام گري اولدمن رسيدند.
گري اولدمن و بنديكت كامبربچ در فيلم Tinker Tailor Soldier Spy
از نقش آفرينيهاي مطرح گري در سالهاي اخير ميتوان به بازي در نقش گانگستري بدنام به نام پينك بنر در فيلم بيقانون (Lawless) به كارگرداني جان هيلكات، نقش دكتر دنت نورتون، خالق و طراح پليس آهني در فيلم پليس آهني (RoboCop) به كارگرداني ژوزه پاديلا و نقش فردي به نام درايفوس كه انسانهاي باقيمانده را در نبرد با ميمونها رهبري ميكند در فيلم طلوع سياره ميمونها (Dawn of the Planet of the Apes) به كارگرداني مت ريوز اشاره كرد. اولدمن در جديدترين فيلم جو رايت تحت عنوان تاريكترين لحظات (Darkest Hour)، به واسطهي بازي در نقس وينستون چرچيل، نخست وزير سابق بريتانيا، جايزه گلدن گلوب بهترين بازيگر مرد در شاخهي درام و جايزه بهترين بازيگر مرد اسكار ۲۰۱۸ را از آن خود كرد. او براي ايفاي هر چه بهتر اين نقش، به مدت يك سال، مطالعات گستردهاي را دربارهي شخصيت چرچيل انجام داده و به كوچكترين عادتها و رفتارهاي وي هم تسلط يافته است. او طبق اظهارات خودش، نهايت سعي خود را به كار بسته تا تحت تاثير بازي درخشان هنرمنداني همچون آلبرت فيني و رابرت هاردي در نقش چرچيل قرار نگرفته و دست به جعل هويت وي هم نزند.
گري اولدمن در نقش وينستون چرچيل
گري از دوران كودكي علاقهي شديدي به موسقي داشت و يك نوازندهي حرفهاي پيانو به حساب ميآيد. او در خلال مصاحبهاش با چارلي رز در سال ۱۹۹۵ اظهار كرد كه ترجيح ميدهد يك موسيقيدان باشد تا يك بازيگر. اولدمن با كمك گلن متلاك، تعداد زيادي آهنگ را براي فيلم «سيد و نانسي» ضبط كرد و در فيلم مسير ۲۹ (Track 29) به كارگرداني نيكلاس روگ هم به نواختن پيانو پرداخت. او در فيلم «معشوق جاودان» كه ايفاگر نقش بتهوون بود، نوازندگي تمام قطعات مربوط به وي را خودش شخصا بر عهده گرفت. گري به مدت ۶ هفته و هروز به مدت ۶ ساعت در اتاق يك هتل به تمرين پيانو پرداخت و در طول تحقيقاتش دربارهي بتهوون، سعي كرد به طور كامل در شخصيت وي غوطهور شود. در سال ۱۹۹۷ در مصاحبهاي، ضمن تحسين گري به وي گفته شد كه در طول صحنههاي نوازندگي «معشوق جاودان»، خيلي خوب اداي موسيقيدانها را در ميآورد. گري هم در ادامه خنديده و گفت كه تمام قطعات را خودش نواخته است. او در سري فيلمهاي «هري پاتر»، طريقهي نواختن گيتار بيس را به دنيل رادكليف آموزش داد. گري همچنين در آهنگ «You've Been Around» به همراه ديويد بويي به صورت مشترك به اجرا پرداخته است.
اولدمن در زمينهي گويندگي و صداپيشگي هم سابقهاي طولاني دارد و علاوه بر كار در انيميشنهايي كه پش از اين بدانها اشاره شد، در بازيهاي ويديويي متععدي هم به فعاليت پرداخته است. از آن جمله ميتوان به صداي شخصيت ايگنيتوس، نگهبان آتش در بازي افسانه اسپايرو (The Legend of Spyro)، شخصيت دانشمندي به نام دنيل كلارك در سري بازيهاي Call of Duty، شخصيت گروهبان جك بارنز در بازي Medal of Honor: Allied Assault، شخصيت لرد وورتك در بازي Lego Dimensions و شخصيت فرمانده ارنست بيشاپ در بازي Star Citizen اشاره كرد.
گري از آن دست هنرمندان است كه روي مسئلهي حفظ حريم شخصي خود بسيار حساسيت دارد و تا به امروز جزئيات بسيار كمي دربارهي زندگي وي به بيرون درز پيدا كرده است. او از اوايل دههي ۹۰ با مشكلات اعتياد به الكل مواجه شد ولي در اواسط همين دهه، با حضور در مركز توانبخشي، بر اين مشكل فائق آمد. او در حال حاضر يك تيتوتاليسم (استنكاف ورزيدن كامل از مصرف نوشيدنيهاي الكلي) است و با سازمان الكليهاي گمنام (Alcoholics Anonymous) هم به همكاري ميپردازد. او پيش از مرگ ديويد بويي، از صميميترين دوستان وي به حساب ميآمد و اكنون هم با اسلش (سائول هادسون) و دنيل رادكليف رابطهي نزديكي دارد.
گريم گري اولدمن براي نقش وينستون چرچيل
گري تا به امروز ۵ مرتبه ازدواج كرده است. او در سال ۱۹۸۷ با لسلي منويل، بازيگر انگليسي ازدواج كرد ولي در سال ۱۹۸۹، سه ماه پس از تولد پسرشان آلفي، او را ترك كرد. هنگام فيلمبرداري لطف خدا (State of Grace) با اوما تورمن آشنا شده و در سال ۱۹۹۰ با وي ازدواج كرد كه البته اين ازدواج هم دو سال بيشتر دوام نيافت. در سال ۱۹۹۷ با دونيا فيورنتينو ازدواج كرده و از وي صاحب دو پسر شد. گري پس از حضور در جلسههاي متعدد دادگاه و جنجالهاي فراوان، نهايتا در سال ۲۰۰۱ از دونيا جدا شده و پس از چندين سال تنهايي، با خواننده و بازيگر انگليسي، الكساندرا ادنبرو آشنا شده و در سال ۲۰۰۸ در شهر ساحلي سنتا بارباراي كاليفرنيا با وي ازدواج كرد. زندگي مشترك آنها در سال ۲۰۱۵ و پس از درخواست لدنبرو براي طلاق، به پايان راه خود رسيد. گري در سپتامبر سال ۲۰۱۷، در خانهي داگلاس اوربانسكي، مدير برنامههاي قديمي خود، با صاحب گالري هنري و نويسندهاي به نام جزيل اشميت ازدواج كرد. گري از طريق پسر بزرگش آلفي، داراي دو نوه به نامهاي ماتيلدا و آزي است.
گري در طول دههها فعاليت حرفهاي در سينما، با استفادهي زياد از زبان بدن و همچنين برونگرايي خاص كه آن را وامدار تئاتر است، طيف گستردهاي از شخصيتها را به تصوير كشيده و به لهجههاي مختلفي به صحبت پرداخته است. البته نبايد از نقش آفرينيهاي درونگرايانهي وي هم غافل بود. او در مصاحبهاي در سال ۲۰۱۱، فيلمهاي اينك آخرالزمان (Apocalypse Now)، مكالمه (The Conversation) و پدرخوانده: قسمت دوم (The Godfather: Part II) هر سه به كارگرداني فرانسيس فورد كوپولا، زمينهاي لميزرع (Badlands) به كارگرداني ترنس ماليك و شكارچي موش (Ratcatcher) به كارگرداني لين رمزي را محبوبترين آثار سينمايي خود و فرانسيس فورد كوپولا را هم به عنوان كارگردان محبوب خود معرفي كرده است.
دمتريوس ماتئو، منتقد روزنامه معتبر اينديپندنت لندن، از اولدمن به عنوان بهترين بازيگر انگليسي نسل خود نام برده است. عملكرد اولدمن توسط بازيگران سرشناسي مورد تحسين قرار گرفته كه از آن جمله ميتوان به تام هاردي اشاره كرد كه گري را قهرمان مطلق زندگي خود ميداند و از او به عنوان بهترين بازيگر زندهي دنيا نام ميبرد. برد پيت، دنيل رادكليف، الكساندر اسكارشگرد و رايان گاسلينگ هم گري را به عنوان محبوبترين بازيگر خود در دنياي سينما معرفي كردهاند. بازيگراني نظير كريستين بل، جيسون آيزكس، جاني دپ، بنديكت كامبربچ، شايا لابوف، كريس پاين، جوزف گوردون لويت و مايكل فاسبندر بارها در صحبتهاي خود از تاثيرات اولدمن روي حرفهي بازيگريشان سخن گفتهاند و بازيگران ديگري همچون آنتوني هاپكينز، كيانو ريوز، ري وينستون و رالف فاينس هم از وي به عنوان يك نابغه ياد كردهاند. ديويد كراننبرگ، اولدمن را بازيگري افسانهاي مينامد كه بهترين نسخهي شخصيت جيمز گوردون را به تصوير كشيد. كالين فرث، او را قهرمان خود و همچنين يكي از بهترين بازيگران زندهي جهان ميداند. جان هارت، گري را بهترين بازيگر نسل خود ناميده و الك بالدوين هم معتقد است كه او بازيگري فوق العاده با استعداد، بهترين بازيگر نسل خود و همچنين يكي از بهترين بازيگران دهههاي اخير دنياي سينما است. استوارت هريتيج، منتقد گاردين درباره هنر بازيگري اولدمن نوشته است كه انتخاب يكي از نقش آفرينيهاي وي به عنوان بهترين عملكردش مثل اين است كه بخواهيد به اين سوال پاسخ دهيد كه كدام فرزندتان را به بقيه ترجيح ميدهيد.
- یکشنبه ۲۷ اسفند ۹۶ ۱۲:۵۸
- ۳۴۱ بازديد
- ۰ نظر